مامور کنترل مواد مخدر به یک دامداری در ایالت تکزاس امریکا می رود و به صاحب سالخورده ی آن می گوید:
باید دامداری ات را برای جلوگیری از کشت مواد مخدربازدید کنم." دامدار، با اشاره به بخشی از مرتع ، می گوید:
"باشه، ولی اونجا نرو.". مامور فریاد می زنه:"آقا! من از طرف دولت فدرال اختیار دارم." بعد هم دستش را می برد و از جیب پشتش نشان خود را بیرون می کشد و با افتخار نشان دامدار می دهد و اضافه می کند:
"اینو می بینی؟ این نشان به این معناست که من اجازه دارم هرجا دلم می خواد برم..در هر منطقه بدون پرسش و پاسخ. حالی ات شد؟"
دامدار محترمانه سری تکان می دهد، پوزش می خواهد و دنبال کارش می رود
کمی بعد، دامدار پیر فریادهای بلند می شنود و می بیند که ماموراز ترس گاو بزرگ وحشی که هرلحظه به او نزدیک تر می شود، دوان دوان فرار می کند.به نظر می رسد که مامور راه فراری ندارد و قبل از این که به منطقه ی امن برسد، گرفتار شاخ گاو خواهد شد. دامدار لوازمش را پرت میکند، باسرعت خود را به نرده ها می رساند واز ته دل فریاد می کشد:
" نشان. نشانت را نشانش بده !"
تیکو براهه (به لاتین: Tycho Brahe) (۱۵۴۶ ستروپ (دانمارک) ۱۶۰۱) منجم دانمارکی بود.
او در چهارده سالگی (سال ۱۵۶۰) شاهد منظرهای از کسوف شد که تصمیم او را برای ستاره شناسی قطعی نمود. اولین کتابش در سال ۱۵۷۳ منتشر شد و موجب طرد توسط والدینش و شهرت او شد. امپراطور دانمارک رصدخانهای در جزیره هون برای وی تاسیس کرد. تیکو زمین را ثابت و در مرکز جهان میدانست و دستگاهی بر این اساس ساخته بود. او مردی عیاش بود و دماغ خود را در یک دوئل از دست داد. درهای در کره ماه بنام وی نامگذاری شدهاست.